اخیش امتحانامو تموم شد یه نفس راحت

اخــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــیش

اه اه اه از دست این خوابگاهمون و وایرلس دارن و کد نمی دن که با لپ تاپمون بریم و فقط باید با سیستم خوابگاه بریم و اونم چی چقدر باید پشت صف باشیم که نوبت به ما برسه و اصلا نمی تونم تو خوابگاه بیام نت

امروز خبر دار شدم که دوست خوابگاهی ام  فاطمه جون بعد از پنج سال انتظار بلاخره باباش راضی شد و به معشوقش رسید و ایشالا که خوشبخت بشه و براش آرزوی موفقیت می کنم

روز جمعه عروسی دوستم عزیزم الهام جان بود و براش آرزویش خوشبختی دارم و ای کاش می شد که تو عروسی اش شرکت می کردم و هوووووووووو می کشیدم ولی حیف که نشد.............

از اینکه دوستای به این خوبی دارم که برایم دوران خوابگاهی رو شیرین می کنند خیلی خوشحالم

الهام نجاتی عزیز که مثل خودم شلوغ و شیطونه و باحال هستش و همیشه کمکم می کنه

و فاطمه جون و ربیعه که خیلی آشپزی شون از من و الهام خوبه و نمی ذارند که گرسنگی بکشیم

و مریم و آیدا که خیلی ماهند

و خلاصه همه دوستامو دوست دارم